یادوخاطره شهدا

گسترش فرهنگ ایثار و شهادت

یادوخاطره شهدا

گسترش فرهنگ ایثار و شهادت

یادوخاطره شهدا
زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدا،کمتر ازشهادت نیست-مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

۲۷ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ب.ظ

22 اسفند روز گرامیداشت شهدا

بیست ودوم اسفندروز بزرگداشت شهدا - پوستر شهید محمد علی دولت آبادی -22اسفند روز تولد شهید محمد علی دولت آبادی

22اسفند روز گرامیداشت شهدا گرامی باد

22اسفند سالروز صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی

«بنیاد شهید از همه بنیادها افضل است برای این که شهید از همه افراد افضل است ».

 بنیاد شهید در 22 اسفند سال 1358، به فرمان امام (ره) تاسیس شد و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چهار چوب اساسنامه مصوبه و آیین نامه های مربوط زیر نظر رئیس جمهور و نظارت عالیه مقام معظم رهبری اداره می شود.

احیا ، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی ، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان ، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان ، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد ، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه ، محور فعالیت های این نهاد مقدس است. البته سابقه اولیه این نهاد به دوران آغاز قیام امام (ره) به سال 1342، باز می گردد. بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342 گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام (ره) ماموریت یافتند تا به خانواده های شهدا رسیدگی کنند ، که این کار در طول سال های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال های57 - 1356، دامنه وسیع تری پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب ، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده های آنان ، با فرمان امام (ره) بنیاد آغاز به کار کرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان ، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین تر شد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۰
جامانده ازقافله
يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۴ ب.ظ

چندنکته درباب شهدا وتفسیر

چند نکته در باب شهدا وتفسیر- مقالات فرهنگ ایثاروشهادت-مطالب شهیدوشهادت

مقالات فرهنگ ایثار وشهادت

چند نکته در باب شهدا و تفسیر

قال الله الحکیم فی کتابه « و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون». خداوند می فرماید: «مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند و بشهادت رسیده اند اموات هستند و مرده هستند »بل أحیاء عند ربهم یرزقون» اینها زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند» اینجا برای ما ممکن است.....

                        بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله الحکیم فی کتابه « و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون».
خداوند می فرماید: «مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند و بشهادت رسیده اند اموات هستند و مرده هستند »بل أحیاء عند ربهم یرزقون» اینها زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند» اینجا برای ما ممکن است یک سئوال مطرح شود و آن این است که ما معتقدیم که همه ی انسانها روحشان بعد از موت و بعد از فوت زنده است روح که معدوم نمی شود، همه ی ما وقتی می میریم روحمان به عالم مثال می رود، به عالم برزخ می رود و جسم هم معدوم نمی شود، جسم تبدیل می شود روح هم که به حیات و وجود خودش ادامه می دهد. فقط یک اتصالی بین جسم و روح در این عالم برقرار بود که وقت موت و هنگام مرگ این اتصال تبدیل به انفصال می شود و الاّ هیچ وجودی معدوم نمی شود. در این عالم اصلاً وجود محال است که معدوم شود، جسم ما تبدیل می شود به خاک و در چرخه طبیعت قرار می گیرد مثلاً گیاه می شود و مأکول حیوانات قرار می گیرد و در این چرخه ی تبدیل به حیات خودش ادامه می دهد. روح ما هم که در عالم برزخ و مثال هست و به حیات خودش ادامه می دهد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۴
جامانده ازقافله
جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳ ق.ظ

راهکارهای ترویج فرهنگ ایثاروشهادت

راهکارهای ترویج فرهنگ ایثاروشهادت - مقالات گسترش فرهنگ ایثار و شهادت

راه کارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

به قلم:مسلم باقری، محسن میری

چکیده

با اوج گیری مبارزات مردم مسلمان ایران در دهه‌ی پنجاه جهت آزادی، استقلال و دفاع از دین (به‌ویژه جریان پیروزی انقلاب اسلامی) و در دوران هشت ساله‌ی دفاع مقدس مردان و زنان بسیاری در صحنه‌های مبارزه و پیکار به شهادت رسیدند. اخلاق، شیوه‌ی مبارزه، نحوه‌ی شهادت، خصوصیات فردی و شخصیتی ایشان و آثار به‌جای مانده اعم از مادی و غیرمادی (معنوی)، مجموعه‌ای ارزش‌مند را تشکیل می‌دهد که تحت‌عنوان «فرهنگ ایثار و شهادت» معرفی شده است.

هدف از ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، ضمن فروزان نگهداشتن این چراغ رهایی بخش، برای هر زمانی است که دشمن خیره سر، آهنگ نابودی دین و ایمان و تعرض به میهن و ناموس نماید؛ اما لازمه‌ی داشتن چنین رویه ای، گسترش سیره و روش زندگی نجات بخش شهیدان و ایثارگران در جامعه است و جنبه‌ی برجسته‌ی آن انجام دادن کارها برای خدا و رهایی از وابستگی و دل‌بستگی به «ثروت و جاه و مقام و نیز دلبستگی ها و وابستگی های مادی است.»

اما سؤال اساسی اینجاست که چرا ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با برخی موانع روبه‌رو شده است؟ چرا برخی مسؤولین و صاحبان جاه و مقام که موقعیت و مقام خویش را مدیون شهدا هستند، در بسیاری از اوقات دِین خویش را فراموش کرده و شیوه ای سوای شیوه و راه و رسم شهیدان را گزیده اند و به دنیاگرایی و تجملات روی آورده اند؟ و به تبع آن چرا در جامعه و در میان توده مردم نیز سنت شهیدان کم‌رنگ شده و نگرانی، دوست‌داران و ارادت‌مندان شهدا را در این تفکر فرو برده که با «غربت شهیدان» چه کنیم؟ در نتیجه، هدف و سؤال اصلی این است که « شیوه‌ی ترویج فرهنگ شهادت کدام است و چگونه می‌توان موانع آن را کاهش داد؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۱۳
جامانده ازقافله
جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۲۶ ب.ظ

چشم چرانی،آثاروراهکار درمان

چشم چرانی، آثار و راهکار درمان

چشم چرانی،آثاروراهکار درمان-مقالات اجتماعی

چشم چرانی متاسفانه یکی از بیماری ها و عادت های ناپسندی است که برخی از افراد جامعه به دلایل مختلف بدان دچار می شوند. به منظور مبارزه با این عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمینه های بروز آن آگاهی بدست آورد و سپس از راهکارهای عملی برای کنترل آن سود جست. در نوشته زیر تقریبا تمامی آنچه شما در زمینه کنترل چشم و درمان چشم چرانی بدان نیاز دارید, آمده است که امید واریم مفید باشد.

معنای چشم چرانی: چشم چرانی در مقابل غض بصر و چشم پوشی, به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه لذت طلبی جنسی انجام می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران چه جنس مخالف یا موافق به طور طبیعی با آنها ارتباط حضوری و کلامی داریم و به آنها نگاه می کنیم, نگاهی که به هیچ وجه در آن بحث تحریک شهوت و لذت جنسی مطرح نیست, این نگاه ها داخل در مقوله چشم چرانی نیستند, ولی نگاه های ادامه داری که با انگیزه لذت جنسی انجام می شود و به تحریک شدن غریزه و میل جنسی می انجامد, تحت عنوان چشم چرانی تعریف می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۶
جامانده ازقافله
جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ب.ظ

درس های عاشورا

درس های عاشورا – مقالات عاشورایی – پوستر شهید محمّد علی دولت آبادی

درس های عاشورا-مقالات عاشورایی

فداکاری در راه مکتب

امام حسین علیه السلام با عمل خود به انسان های مؤمن آموخت هنگامی که اساس مکتب با خطر مواجه می شود، باید در راه حفظ آن از هیچ گونه فداکاری دریغ نورزند. امام حسین علیه السلام وقتی دید زمام جامعه اسلامی به دست فردی مثل یزید افتاده است که به صورت علنی احکام الهی را زیر پا می گذارد قیام کرد و مردم را هم برای مبارزه با یزید فرا خواند و در این راه از جان و مال و فرزندان و یارانش گذشت و اجازه نداد که مرد فاسقی چون یزید احکام الهی را پایمال سازد و فرمود: «ای شمشیرها، اگر دین محمّد صلی الله علیه و آله وسلم جز با قتل من حفظ نمی شود، مرا در بر گیرید». بدین ترتیب عمل آن حضرت الگویی شد برای تمام انسان های مومن که در مواقع به خطر افتادن ارزش های الهی با سرمشق گرفتن از عمل کرد امام حسین علیه السلام در برابر طاغوت ها قیام کرده، جلو تعدی آنها را بگیرند و از این طریق ارزش های دینی را در طول قرون متمادی از خطرها حفظ کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۰
جامانده ازقافله
جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۱۲ ب.ظ

عزت حسینی درفرهنگ عاشورا

عزت حسینی،پوسترشهید محمد علی دولت آبادی

 مقالات عاشورایی

عزت حسینی » در فرهنگ عاشورا

چکیده مقاله
ما در این مقاله ابتدا به مفهوم شناسی واژه « عزت » در فرهنگ لغت پرداخته و آنگاه به جستجوی معانی این واژه در فرهنگ قرآنی پرداخته ایم و کاربردها وموارد استعمال گوناگون عزت را در آیات قرآنی و نیز راههای دستیابی به عزت از دیدگاه قرآن را مورد بحث قرار داده ایم و سپس وارد بحث اصلی مقاله که همان « عزت حسینی » در فرهنگ عاشورا بود، شده ایم و با استناد به خطبه ها، نامه ها و سروده های آن حضرت، جلوه های گوناگون عزت در عاشورا و نیز پیامهای تربیتی این واژه مقدس را برشمردیم.
آنچه از این مقاله استنتاج می‌شود این است که هر مکتب تربیتی برای تربیت انسانها راه و رسمی را بر می گزیند و در مکتب حسین بن علی ( ع )، اساس تربیت انسانها عزت مداری و زندگی همراه با عزت و شرافت انسانی است. انسانی که در این مکتب پرورش می یابد، فلسفه مرگ و حیات را به زیباترین شکل آن دریافته و در هر شرایطی بر حفظ عزت پافشاری نموده و مرگ با عزت را بر زندگی همراه با لذت و خواری ترجیح می دهد و هرگز حاضر نمی شود یک لحظه زیر بار حرف زور و ذلت بار برود. او « قتیل العزه » نامیده شد تا درس سازش ناپذیری و روح عزتمندی را به پیروانش منتقل سازد.


مفهوم شناسی عزت
مفهوم « عزت » به گفته راغب اصفهانی در کتاب وزین « مفردات القرآن » به معنای آن حالتی است که انسان را مستحکم و شکست ناپذیر می سازد و نمی گذارد آدمی در پیچ و خم زندگی، مقهور عوامل درونی و بیرونی شده و شکست بخورد. به همین جهت، زمین صفت و سختی که نفوذ پذیر است « ارض عزاز » می‌گویند و به چیزی که وجودش کمیاب باشد، « عزیز الوجود » می‌گویند. مثلا به گوشت نایابی که نمی توان به آن دست یافت « تعزز اللحم » می‌گویند و نیز به کسی که پرصلابت است و هرگز مقهور کسی نمی شود « عزیز » می‌گویند.
در قرآن کریم نیز واژه « عزت » هم در معنای فوق به کار رفته است. مانند: « فان العزه لله جمیعا » (نساء /۱۳۹ ) یعنی شکست ناپذیری و قاهریت تنها از آن خداوند است و هم به معنای « صعوبت و سختی » بکار رفته است. مانند « عزیز علیه ما عنتم » سخت و گران است بر او رنج شما و علاوه بر معنای « غیرت و حمیت » نیز آمده است. مانند « بل الذین کفروا فی عزه و شقاق » بلکه آنها که کافر شدند گرفتار غیرت هستند و همچنین در معنای « غلبه و سیطره » نیز بکار برده شد. مانند: « و عزتی فی الخطاب » یعنی در سخن گفتن بر من غلبه کرد.

 

عزت حسینی،پوسترشهید محمد علی دولت آبادی

عزت در قرآن:
واژه عزت ۹۲ بار در قرآن تکرار شده و یکی از اسماء حسنی خداوند «عزیز » است.
قرآن کریم تمام عزت را تنها از آن خداوند می داند « و الله العزه جمیعا » و عزیز واقعی را فقط خداوند می نامد و بس، زیرا تنها موجود قاهر و شکست ناپذیر این عالم که مقهور چیزی نمی شود، فقط خداوند است و سایر مخلوقات بخاطر فقر ذاتی و محدودیتشان قابل شکست می باشند و چون تمامی عزت از آن اوست، لذا همه مخلوقات می بایست مقام عزت را تنها از او مطالبه نمایند تا سهمی از عزت نصیب آنان نماید. « من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا » همانطوری که همین کار را با ایمان آورندگان انجام داده و سهمی از عزتش را به آنان عطا فرمود: « و لله العزه و لرسوله وللمؤمنین » عزت خاص خداوند و رسول او و مؤمنین است.
اگر پیامبر و مؤمنین عزیزند، این عزت را در پرتو عزت خداوند کسب نموده اند، زیرا بندگی و اطاعت از خداوند عزیز، عزت آفرین است. لذا در حدیثی از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود: « ان ربکم یقول کل یوم انا العزیز، فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز » پروردگار شما همه روزه می‌گوید: منم عزیز و هر کس عزت دو جهان خواهد، باید اطاعت عزیز کند.
در آیه دیگری نیز عزت و ذلت انسان را به دست خدا می داند و می فرماید: « الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا » آنان که به جای مؤمنین، کفار را ولی و دوست خود بر می گزینند و عزت خود را در نزد آنها جستجو می‌کنند، این را بدانند که عزت تنها به دست اوست.
عزت حقیقی و جاودانه، عزت خداوند و پیامبر و مؤمنان است و عزتی که کافران از آن بهره مندند، « تعزز » است نه عزت، یعنی در حقیقت ذلت و خواری است. چنانچه رسول اکرم ( ص ) فرمود: « کل عز لیس بالله فهو ذل » هر عزتی که از خدا نیست ذلت است.
در آیه دیگر راه دستیابی به عزت و نیز راه ذلت و زبونی را بیان فرمود: « من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه » راه عزت تنها ایمان و عمل صالح است و غیر از این راه، ذلت و خواری است: « ان الذین اتخذوا العجل سینالهم غضب من ربهم و ذله فی الحیوه الدنیا » لذا بنی اسرائیل را که از راه ایمان و عمل صالح فاصله گرفته اند، به‌عنوان افرادی که ذلیل شده اند نام می برد: « ضربت علیهم الذله و المسکنه »
پس هر کس که از راه عبودیت و بندگی خدا عزت را جستجو نماید، قطعا به عزت حقیقی دست خواهد یافت. « فانه قد تکفل باعزاز من اعزه » خداوند عزت بخشیدن هر که او را عزیز دارد بر عهده گرفته است.
اساسا فرهنگ قرآنی انسان مسلمان را از پذیرفتن هر نوع ذلت و خواری، تسلیم فرومایگان شدن، اطاعت از کافران و فاجران نهی می‌کند، تا آنچه که حتی در فقه ما، یکی از موارد جواز تیمم با وجود آب، آنجاست که اگر انسان بخواهد از کسی آب بگیرد، همراه با منت، ذلت و خواری باشد، در اینجا نمازگذار می تواند بجای وضو تیمم نماید تا ذلت طلب آب از دیگری را تحمل نکند.
اگر در قرآن کریم، تمسخر و تحقیر دیگران، فحش و ناسزاگویی، منت گذاشتن و امثال آن ممنوع شده است، همه برای آن است که عزت و کرامت انسانها در هم نشکند و این که بر اساس آداب اسلامی انسان مسلمان حق ندارد نقاط ضعف، عیوب و گناهان خود را نزد کسی افشا و اظهار نماید، بخاطر حفظ عزت نفس است.
اگر قرآن می فرماید عزت خواستن از غیر خدا ممنوع است ( ایبتغون عندهم العزه ) و نیز تعریف و تمجید ستمگران از گناهان کبیره شمرده شده است، بخاطر این است که افراد ناشایست عزیز نشوند و افراد شایسته ذلیل نگردند.
در بینش اسلامی ریشه همه زشتی ها، ستمگری، تبهکاری و گناهان « ذلت نفس » معرفی شده و بهترین راه اصلاح این امور نیز عزت بخشی به جامعه اسلامی و عزت آفرینی در افراد جامعه است. امام علی ( ع ) می فرماید: « من هانت علیه نفسه فلاترج خیره » کسی که گرفتار پستی و ذلت نفس باشد، به خیرش امیدی نداشته باش. امام صادق ( ع ) در روایتی فرمود: « ان الله تبارک و تعالی فوض الی المومن کل شی الا اذلال نفسه » خداوند همه امور را به خود مؤمن واگذار نمود جز آنکه خود را به ذلت و خواری بکشاند.
لازم به ذکر است که در فرهنگ قرآن عزت بر دو گونه است:
الف ـ عزت ممدوح و شایسته، چنانکه ذات پاک خدا را به عزیز توصیف می‌کنیم.
ب ـ عزت مذموم و آن نفوذ ناپذیری در مقابل حق و تکبر از پذیرش واقعیات می باشد و این عزت در حقیقت ذلت است !
« و اذا قیل لهم اتق الله اخذته العزه بالاثم فحسبهم جهنم و لبیس المهاد ».
قرآن برای بیدار ساختن این مغروران غافل، از تاریخ و سرنوشت اقوام متکبر مثال می آورد. « و کم اهلکنا من قبلهم من قرن ».

 

                                عزت حسینی


« عزت » در فرهنگ عاشورا
عزت به‌عنوان یک خصلت متعالی نفسانی و به معنای نفوذ ناپذیر بودن، صلابت نفس، شکست ناپذیری، مقهور عوامل بیرونی نشدن، کرامت و والایی روح انسانی در مقابل واژه ذلت قرار دارد که به معنای تن به پستی و دنانت دادن، ستم پذیری، زیر بار منت رفتن و تحمل سلطه باطل است.
از زیباترین خصلت ها و روحیاتی که در عاشورا تجلی نمود، جلوه های گوناگون « عزت » بود. دودمان بنی امیه می خواستند ذلت بیعت با خویش را بر حسین ابن علی ( ع ) تحمیل نمایند. ولی روح بلند حسین ( ع ) و یارانش این ذلت و فرومایگی را تحمل ننمود و فریادبرآورد که: « لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل » هیچگاه همانند انسانهای پست و ذلیل، دست بیعت با شما نخواهم داد.
امام ( ع ) در یکی از شورانگیزترین سخنانش در کربلا فرمود: « الدعی و ابن الدعی قدر کزنی بین اثنتین، بین السله و الذله، هیهات منا الذله » یزید بن معاویه مرا میان کشته شدن و ذلت مخیر نمود، ولی من هرگز جانب ذلت و خواری را نمی گیرم. بعد در ادامه فرمود: این را خدا و رسول و دامان پاک عترت و نفوس با عزت نمی پذیرند. من هرگز اطاعت از ستمگران را بر شهادت عزت بخش ترجیح نخواهم داد. به خدا قسم آنچه را از من می خواهند، نخواهم پذیرفت ( ذلت و خواری را ) تا اینکه خدا را آغشته به خون خویش، دیدار نمایم.
این سخن بلند و حیات بخش اوست که در رجز خوانی های روز عاشورایش می فرمود: « الموت اولی من رکوب العار » مرگ نزد من از ننگ وخواری برتر است و باز می فرمود: « موت فی عز خیر من حیاه فی ذل » مرگ با عزت از زندگی همراه با ذلت برتر و بالاتر است و در دعاهای بلندشان به ما آموختند که چگونه طلب عزت نماییم: « اللهم و فی صدور الکافرین فعظمنی و فی اعین المؤمنین فجللنی و فی نفسی و اهل بیتی فذللنی » خداوندا مرا در نزد بیگانگان عظیم و عزتمند و د رنزد مؤمنین بزرگوار و در نزد خودم حقیر و بدور از تکبر گردان. در دعای روز عرفه، از فرزندش امام سجاد ( ع ) می خوانیم: « ذللنی بین یدیک و اعزنی عند خلقک، و ارفعنی بین عبادک. .. »
خدایا مرا نزد خودم حقیر گردان و نزد مردم عزیز گردان و بین بندگان خود رفعت بخش. در فرهنگ عاشورا آموختیم که اگر دستیابی به عزت راهی جز مرگ و کشته شدن نداشته باشد، باید این راه را پیمود تا به ساحل شرافت و عزت برسیم. لذا امام ( ع ) پس از برخورد با سپاه حر فرمود:
« من از مرگ باکی ندارم، مرگ راحت ترین راه برای رسیدن به عزت است. مرگ با عزت، حیات ابدی است و زندگی لذت بار، مرگ واقعی است. آیا مرا از مرگ می ترسانید ؟ چه خیال باطلی، هرگز از ترس مرگ، ظلم و ذلت را تحمل نمی کنم. درود بر مرگ در راه خدا. شما با کشتن من نمی توانید شکوه و عزت و شرافت مرا از بین ببرید، هیچ هراسی از مردن ندارم. »
امام حسین ( ع ) این روحیه زیبای عزتمند را به اصحاب و یاران و فرزندانش نیز منتقل نمود. لذا می بینیم قاسم ابن الحسن در آن بیان زیبایش می‌گوید:
« وقتی زمامداران نظام ما افراد فاسدی همچون یزید و ابن زیاد باشند، در این صورت مرگ برای من از عسل شیرین تر و زندگی با ستمگران مایه ننگ و خواری خواهد بود. »
و برادرش عباس ابن علی پذیرفتن امان نامه ابن زیاد را ننگ و ذلت ابدی تلقی نموده و به شدت رد می نماید. در صورتی که اگر می پذیرفت جان سالم بدر می برد، فریاد برآورد: مرگت بادای شمر ! نفرین خدا بر تو و امام تو باد. از من می خواهی که زیر بار ستم و ذلت تو بروم و از یاری امامم دست بردارم ؟
امام ( ع ) در آخرین لحظات وداع نیز خطاب به کودکان خردسالش فرمود:
« پس از من دشمن شما را اسیر می‌کند، ولی هرگز ذلیل نمی شوید. او شما را به اسارت می برد ولی نمی تواند به ذلت بکشاند، شما خاندان عزت، کرامت و شرافت هستید »
و فرزندش امام سجاد ( ع ) در خطبة آتشین شام خطاب به رژیم بنی امیه فرمود:
« ای یزید ! خیال کرده ای با اسیر گرفتن ما و به این سو و آن سو کشیدنمان، ما خوار و ذلیل شده ایم و تو عزیز و شریف گشته ای ؟ ! به خدا قسم نه یاد ما محو می‌شود و نه وحی ما می میرد و نه ننگ این حادثه از دامان تو پاک می‌گردد. »
یکی از درسهای حیاتبخش عاشورایی این است که: هم فرد مسلمان باید عزیز زندگی کند و هم جامعه اسلامی باید با عزت و سربلندی به پیش برود. عزت فردی را خود فرد باید پاسداری نماید و عزت اجتماعی را در درجه نخست حاکمان و زمامداران جامعه باید حفظ نمایند. در تفکر عاشورایی، نه فرد حق دارد عزت و آقایی خود را بفروشد و زیر بار حقارت و ذلت برود و نه جامعه. فلسفه جهاد در اسلام همانا حفظ عزت جامعه اسلامی است. « جعل الله عزا للاسلام » و یکی از فلسفه های دعا و نیایش نیز برای حراست از عزت و آبروست، تا از غیر خدا طلب نکنیم و همه حوائج و نیازهایمان را تنها از خداوند مطالبه نماییم. « اطلبوا الحوایج بعزه الانفس. »
جمعی از اصحاب خدمت رسول گرامی اسلام عرض نمودند: بهشت را برای ما ضمانت نما، فرمود: « ان لا تسأل الناس شیئا » به شرط اینکه هیچ گاه دست نیاز به سوی مردم دراز نکنید و عزت و کرامت نفس خود را از دست ندهید.
رسول اکرم ( ص ) هنگامی که سوار بر مرکب بود، هرگز اجازه نمی داد کسی پیاده پشت سرش حرکت نماید و اینرا نوعی تحقیر نفس بحساب می آورد.
در تفکر اسلامی هر چیزی که زمینه ساز ذلت می‌شود مورد نهی قرار گرفته است. امام سجاد ( ع ) می فرماید: « ما احب ان لی بذل نفسی حمر النعم » دوست ندارم دارای شتران سرخ مو ( ثروت کلان ) باشم ولی در برابر تحصیل آن لحضه ای تن به ذلت بدهم.
در تفکر حسینی، شکستی که برالی دست یابی به عزت باشد، شکست نیست، بلکه پیروزی واقعی است. لذا در روز عاشورا می فرماید: «. .. و ان نغلب فغیر مغلبینا » اگر شکست بخوریم و کشته شویم، هرگز شکست نخورده ایم، در این راه ما را شکستی نیست.
آن آموزگار بزرگ عزت و افتخار در اولین خطبه ای که هنگام ورود به کربلا ایراد نمود، چنین فرمود:
« فانی لا اری الموت الا سعاده و الحیوه مع الظالمین الا برما »
من مرگ را جز سعادت و خوشبختی نمی دانم و زندگی با ستمکاران را جز ملامت و نکبت و بدبختی نمی بینم.
او مرگ با عزت را زندگی واقعی می دید و زندگی با ذلت را مرگ و نابودی می دانست.
ابن ابی الحدید معتزلی می‌گوید: حسین ( ع ) چون نمی خواست تن به ذلت بدهد و می دانست که ابن زیاد اگر هم او را نکشد، به خواری و ذلتش خواهد کشاند، شهادت را بر چنین زندگی برگزید. او شخصیتی بود که ستم پذیری را ننگ و عار می دانست.
حدیث عزتمندی و شرافت مداری حسین ابن علی ( ع ) از آغاز نهضت کربلا تا پایانش این بود که می فرمود: « و انه لا اعطی الدنیه من نفسی ابدا » من هرگز تن به ذلت نخواهم داد و زیر بار پستی نخواهم رفت.

 

                                عزت حسینی


نتیجه گیری
آنچه از این مقاله استنتاج می‌شود این است که هر مکتب تربیتی برای تربیت انسانها، اصول و راه و رسمی را پیشنهاد می نماید و در مکتب حسین ابن علی ( ع )، اساس تربیت انسانها « عزت مداری » و زندگی همراه با عزت و شرافت انسانی است. انسانس که در این مکتب پرورش می یابد، فلسفه مرگ و زندگی را بخوبی دریافته و در هر شرایطی بر حفظ عزت پافشاری نموده و هرگز حاضر نمی شود حیات با ذلت و خواری را بر مرگ با عزت و شرافت ترجیح دهد. او « قتیل العزه » نامیده شد تا درس سازش ناپذیری و روح عزتمندی را به پیروانش منتقل سازد.
او به انسانها آموخت که نقش عزت در تربیت، نقش اساسی است به طوری که اگر عزت نباشد انسان به هر زشتی و پستی تن می دهد و به هر گناهی آلوده می‌گردد. ذلت نفس منشأ همه بدی ها و فساده است. لذا بهترین راه برای اصلاح فرد و اجتماع، انتقال روح عزت مندی به آنان است. روح عزت است که انسانها را در برابر خداوند خاضع و فروتن می سازد و در برابر غیر خدا تسلیم ناپذیر و سربلند می نماید.
حسین ابن علی ( ع ) با قیام و نهضتی که در تاریخ برپا نمود و با مکتبی کهبه‌عنوان مظهر عزت و کرامت انسانی آفرید، انسانها را به عزت حقیقی که همان ذلت در برابر رب و سازش نا پذیری در برابر غیر رب بود، رهنمون ساخت.

 


منابع
۱ـ قرآن کریم
۲ـ نهج البلاغه
۳ـ ابوقاسم الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی « المفردات فی غریب القرآن »، دارالمعرفه، بیروت
۴ـ « الکافی » ابو جعفر محمد بن یعقوب الکلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۸ ق
۵ ـ السید محمد حسین الطباطبایی « المیزان فی التفسیر القرآن »، دارالکتاب الاسلامی، قم، ۱۲۹۳ ق
۶ ـ امام خمینی ره « تحریر الوسیله »، انتشارات دارالعلم، قم
۷ـ ابن شهر آشوب، « المناقب »، مکتبه بنی هاشم، تبریز
۸ ـ اسد حیدر، « مؤسسه کلمات الامام حسین ( ع )، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۸ ق
۹ـ ابو جعفر محمد بن جریر طبری، « تاریخ طبری »، دارالمعارف، قاهره
۱۰ـ المجلسی، « بحارالانوار »، محمد باقر، چاپ دوم، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق
۱۱ـ الآمین الآملی، « اعیان الشیعه »، السید محسن، دارالتعارف، بیروت
۱۲ـ الخوارزمی، « مقتل الحسین »، مکتبه المفید، قم
۱۳ـ الشهرستانی، « حیاه الامام الحسین بن علی ( ع )، دارالکتاب العربی، بیروت
۱۴ـ القاضی نورالله تستوی « احقاق الحق و ازهاق الباطل »، مکتبه المرعشی النجفی، قم
۱۵ـ الصحیفه سجادیه
۱۶ـ « میزان الحکمه »، محمد ری شهری، مؤسسه دارالحدیث، قم، ۱۴۱۶ هـ. ق
۱۷ـ « غررالحکم و دررالحکم »، عبدالواحد التمیمی الا مدی، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۷ ق
۱۸ـ « مستدرک الوسایل » دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق
۱۹ـ شیخ مفید « الارشاد »، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قوم
۲۰ـ رضی الدین ابولقاسم علی بن موسی ابن طاووس، « اللهوف علی قتلی الطفوف »، ترجمه سید اخمد قهری زنجانی، انتشارات جهان، تهران
۲۱ـ شرح ابن ابی الحدید
۲۲ـ فخرالدین بن محمد الطریقی « المنتخب فی جمع المراثی و الخطب »، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت
۲۳ـ نهج البلاغه، صبحی صالح، دارالکتاب البنانی  

گرفته از سایت:  tahiyat.ir

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۲
جامانده ازقافله

امربه معروف ونهی از منکر،پوسترشهید محمد علی دولت آبادی

 

دلایل عقلی و نقلی وجوب امر به معروف و نهی از منکر

بحث امر به معروف و نهی از منکر از دیرباز مورد توجه عالمان و صاحب‌نظران علوم و معارف اسلامی بوده است. در این میان، فقیهان توجه ویژه‌ای به این فریضه داشته و در آثار فقهی خود فصلی را به این بحث اختصاص داده‌اند. پیوند بحث نظارت در جامعه اسلامی با بحث امر به معروف و نهی از منکر موجب شد که نمونه‌ای از تلاش و مجاهدت علمی یکی از فقهای معاصر در این بحث را برگزیده، بخش کوچکی از آن را ترجمه کنیم و در اختیار خوانندگان عزیز مجله قرار دهیم. در این بحث که درباره «دلایل نقلی و عقلی وجوب امر به معروف و نهی از منکر» به رشته تحریر درآمده، آیت الله سیدمحسن خرازی استاد محترم حوزه علمیه قم به موشکافی دقیق آیات، روایات و دلایل عقلی مطرح شده از سوی فقهای برجسته پرداخته و وجوب عقلی این فریضه اساسی را اثبات نموده و دلایل نقلی را اجمالاً ارجاع به حکم عقل می‌شمارد. معمولاً مباحث فقهی به زبان عربی بسیار روان‌تر ارایه می‌شود و برگردان آن به زبان فارسی از سهولت و روانی آن می‌کاهد. امید آنکه مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۹
جامانده ازقافله
جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۰۱ ب.ظ

مشورت درآیات وروایات


مشورت در آیات وروایات

مشورت در آیات و روایات

مشورت به معنای رأی خواستن و تدبیر خواستن است.

اهمیت شورا و مشورت در دین اسلام از آنجا روشن می‌شود که یکی از سوره‌های قرآن به این نام نازل شده است.

قرآن علاوه بر اینکه انجام کارها با مشورت را یکی از نشانه های اصلی ایمان می‌شمارد، آن را در ردیف اعمالی چون نماز، زکات و انفاق قرار می دهد: «و کسانی ‌که دعوت پروردگارشان را پذیرفتند، نماز را برپا داشتند و کارهایشان را با مشورت یکدیگر انجام دادند و از آنچه روزی آنها کردیم‌، انفاق نمودند.» (شوری-38)

انبیا و امامان نیز که انسان‌هایی کامل هستند، از مشورت بی نیاز نبوده‌اند، چنانکه قرآن کریم مسئله مشورت را مهم دانسته و آن را به صورت یک فرمان الهی بیان کرده است .

در آیه 159 سوره آل عمران خطاب به پیامبر می فرماید : « در کارها با آنان مشورت کن »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۱
جامانده ازقافله
جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ

امتیازات نظام ولایت فقیه


امتیازات نظام ولایت فقیه

 

امتیازات نظام ولایت فقیه

ضرورت دارد که با مقایسه نظام اسلامی کشورمان با سایر نظامهای دموکراتیک جهان که امروزه به عنوان پیشرفته ترین نظامهای حکومتی شناخته می شوند، امتیازات نظام اسلامی را بر سایر نظامها بر شماریم:
الف ـ انسجام درونی
اولین امتیازی که نظام ما بر سایر نظامها دارد، انسجام درونی آن است. گفتیم که در همه نظامهای دموکراتیک، شاخص اصلیِ پیشرفته و دموکراتیک بودن را تفکیک قوا از یکدیگر و عدم دخالت قوا در یکدیگر معرفی می کنند. ما به گوشه ای از تعارضهای درونی آن نظامها اشاره کردیم و گفتیم با این که بنابراین است که هیچ یک از قوا در دیگری دخالت نکند، اما عملاً نظامی را سراغ نداریم که در آن، قوا کاملاً از همدیگر مستقل باشند و در یکدیگر دخالت نکنند و قانون تا حدی به قوا اجازه دخالت در یکدیگر را نداده باشد گذشته از دخالت های غیر قانونی و تخلفات و اعمال فشارهایی که برخی از قوا دارند. عملاً مشاهده می کنیم که قدرت در اختیار یک قوه قرار می گیرد و آن قوه با استفاده از قدرت و امکانات گسترده ای که جهت پشتیبانی همه قوا در اختیار دارد، بر دیگران فشار وارد می سازد. وقتی قوای نظامی و انتظامی، امکانات مالی و اقتصادی و بودجه یک مملکت در اختیار قوه مجریه قرار گیرد، عملاً همه اهرمهای فشار در اختیار یک قوه قرار گرفته است و هر وقت رئیس قوه مجریه بخواهد می تواند از قدرت خود سوء استفاده کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۵۳
جامانده ازقافله

انقلاب اسلامی ایران مقدمه ظهور امام زمان(عج)

 

انقلاب اسلامی ایران مقدمه ظهور امام زمان(عج)

انقلاب اسلامی ایران نهضتی مبارک و انفجار نوری است که در شبستان دیجور گمراهی‌ها وسرگردانیها رخ داده است. و رعدی بوده است که بر تارک طاغوتیان فرود آمده است که از آن تولد دوباره یک ملت پدیدار گشته است و آرزوی دیرینة همة انبیاء و اوصیاء الهی به وسیلة آن نهضت برآورده گشته است و چقدر زیباست که بیان شود این انقلاب ظهور صغرا است و زمینه ساز ظهور کبری حضرت صاحب الزمان (عج) است. و به فرموده‌ آن سلالة پیامبر، رهبر و ناخدای این انقلاب که فرمود: «انقلاب ما نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همة مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور فرجش را در عصر حاضر قرار دهد».[1]
و این که این انقلاب از جمله مقدمات ظهور و زمینه‌ساز حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عج) می‌باشد. ریشه در معانی روایی ما دارد که اجمالاً به برخی از آنها اشاره می‌گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۴۹
جامانده ازقافله